دانشجو .
| ||
|
واسوخت در واژه به معنی بیزاری و روگردانی از معشوق است. در اصطلاح ادبیات سنتی نیز به سبکی از اشعار گفته میشود که مضمون آن مربوط به همین رویگردانی باشد. شاعرانی چون سعدی، خاقانی و وحشی بافقی شعرهایی در سبک واسوخت سرودهاند. در ادبیات دورهٔ مشروطه و آغاز دورهٔ بازگشت ادبی نیز شاعرانی چون دهخدا، شهریار، میرزادهٔ عشقی چنین شعرهایی سرودهاند. واسوخت شاخهای از سبک قدیمی وقوعگویی است. سبک وقوعگویی که در اوایل سدهٔ دهم به وجود آمد. در این سبک شاعر آشکار و بیپرده زبان حال خود را واگویه میکرد. واسوخت شاخهای از وقوعگویی است که دوری جستن و رویگردانی دلداده از دلبر را مد نظر دارد. در واسوخت، شاعر به خاطـر شکست در عشق و عدم کامیابی، از استغناء به غناء و از نیاز به ناز روی میآورد و به جای ستایش به سـرزنـش دوسـت میپردازد و بیوفایی او را با بیوفایی پاسخ میدهد. شبلی نعمانی از وحشی بافقی به عنوان آغازگر این شیوه بیانی یاد میکند. نمونهای از وحشی بافقی: چون زدری پای کشیدیم ، کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشۀ بامی که پریدیم، پریدیم رم دادن صید خود از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم سبک واسوخت در ترانههای فارسی امروزی نیز بهکار میرود. ترانههای «واسوخت» قدیمیان زبانی مودبانه داشت اما در ترانههای امروزی زبانی بیادب و گستاخانه دارد. آغازگر این نوع از موسیقی پاپ ایران را ترانهسراهایی داخلی از جمله شادمهر عقیلی دانستهاند. جالبه که امروزه تقریبا هر ترانه ای از خوانندگان جدیدی که هر روز وارد دنیای موسیقی میشوند نشانه ای از مکتب واسوخت را به همراه دارد. نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |