دانشجو
.
نويسندگان
.
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دانشجو و آدرس shamim48.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





تاریخ ادبیات فارسی به بررسی تاریخی و جریان شناسی ادبیات زبان فارسی می‌پردازد. ادبیات فارسی پس از اسلام تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتاب‌های قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفته‌اند. آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفته‌است. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، مولوی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهره‌های شناخته شده ادبیات معاصر فارسی در جهان می‌توان به صادق هدایت، محمدعلی جمال‌زاده، هوشنگ گلشیری و جلال آل احمد در ادبیات داستانی و شهریار، نیمایوشیج و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.
برچسب‌ها:
[ جمعه 29 دی 1391برچسب:, ] [ 18:30 ] [ . ]
!تعریف نقد و نقد ادبی نقد در لغت به معنی « جدا کردن دینار و درهم سره از ناسره و تمیز دادن خوب از بد و بهین چیزی برگزیدن » است. در اصطلاح ادب، تشخیص محاسن و معایب سخن و نشان دادن بد و خوب اثر ادبی است. اهمیت و فایده ی نقد ادبی 1 – نقد ادبی امکان درک نکته های بدیع و لطیف آثار را فراهم می کند در نتیجه خواننده می تواند از مطالعه ی آثار ادبی بهره و لذت ببرد. 2 – ارزش واقعی، آثار ادبی را آشکار می کند و مشخص می کند که رعایت چه قواعد و اصولی سبب شده تا اثری مورد قبول واقع شود و یا وجود چه عواملی سبب شده تا اثری مورد بی اعتنایی قرار گیرد. 3– نقد ادبی، مانع از آن می شود که گزافه گویان و مدعیان دروغین بتوانند آثار بی ارزش خود را به جویندگان و طالبان هنر عرضه کنند. 4 – نقد ادبی، وقتی مفید خواهد بود و ارزش و اهمیت دارد که دور از شایبه ی اغراض باشد. 5 – نقد ادبی، گذشته از این که سازنده و دارای اهمیت فراوان است گاهی خود،نوعی آفرینش هنری نیز محسوب می شود. حدود و امکان نقد ادبی نقد ادبی، بررسی همه جانبه و کامل یک اثر ادبی است. از این دو اکتفا کردن به شکل ظاهری اثر یعنی توجه به نقد لغوی کافی نیست و منتقد می باید به بحث در باب جوهر و معنی و مضمون یک اثر ادبی نیز بپردازد ( نقد معنی ) و هدف و غرض خاص شاعر یا نویسنده را باز گو کند. - اغلب مردم، ذوق را ملاک سنجش آثار ادبی دانسته اند و به همین دلیل است که غالباً در میان مردم در تعیین بهترین شاعر یا نویسنده اختلاف هست. - منتقد باید با دید و وجدان علمی و دور از هر نوع نظر شخص و با میزان های منطقی و علمی به کار نقد و نقادی بپردازد و نقد خود را از هر نوع شایبه ی غرض دور نگه دارد که لازمه ی این کار هم آن است که ابتدا آثاری که در ادبیات جهان در نزد اکثر مردم به عنوان اصلی و خالص و قابل قبول شناخته شده اند چنان که باید معلوم شوند. - کامل ترین نوع نقد آن است که بر کامل ترین شناخت و جامع ترین دیدها مبتنی باشد. تصویر !انواع نقد یا مکتب های نقادی نقد ظاهری نقدهایی که مربوط به شکل ظاهر و صورت های عینی یک اثر ادبی است. مانند : نقد لغوی، نقد فنی و نقد زیبایی شناسی نقد لغوی بررسی و ارزیابی کاربرد زبان و اصول و قواعد آن در یک اثر ادبی است و مربوط به همه آثار ادبی است، چه نظم و چه نثر نقد فنی بررسی چگونگی کاربرد فنون بلاغی در شعر و نثر و میزان ارزش و اعتبار آنها است. نقد زیباشناسی بررسی جوهر هنر، به دور از محتوای خاص آن است. ریشه و اساس این شیوه نقادی را در اروپا می توان در نظریه های «کالریج» انگلیسی و «ادگار آلن پو» آمریکایی جست و جو کرد. نقد معنایی نقدهایی که با محتوا و درون مایه اثر ادبی ارتباط دارد. مانند : نقد اخلاقی، نقد تاریخی، نقد اجتماعی و نقد روان شناسی نقد اخلاقی نقد اخلاقی که در آن ارزشهای اخلاقی را اصل و ملاک نقادی شمرده اند شاید از قدیمی ترین شیوه های نقد ادبی است. افلاطون در شعر و درام به تأثیر اخلاقی و اجتماعی اثر توجه می کند. ارسطو نیز معتقد است که هدف شعر، خاصه تراژدی، باید تصفیه و تزکیه نفس باشد. در اروپا، اهل کلیسا در قرون وسطی شعر را به واسطه آن که در خدمت اخلاق نبوده است، غذای شیطان و مایه فساد و ظلالت می دانند. نقد اجتماعی عبارت است از نشان دادن ارتباط ادبیات با جامعه و تأثیر جامعه در ادبیات و همچنین تأثیر ادبیات در جامعه. «میپولیت تِن» از منتقدان مشهور نقد اجتماعی است و ادبیات را محصول سه عامل می داند: 1- زمان 2- محیط اجتماعی 3- نژاد آثار شاعران زیر را می توان با شیوه نقد اجتماعی نقد کرد: فردوسی، مولوی، سنایی و عطار که هر کدام به طرح مشکلات اجتماعی و اخلاقی زمان خود پرداخته اند. نقد اجتماعی در دوره بیداری یعنی از اوان مشروطیت چه در شعر و چه در نثر رواج می یابد. از شاعران و نویسندگان معروف این دوره می توان به ادیب الممالک فراهانی، علی اکبر دهخدا، ملک الشعرای بهار، زین العابدین مراغه ای و ... اشاره کرد. امروزه غالباً شعر و داستان و نمایشنامه را از دیدگاه نقد اجتماعی مورد بررسی قرار می دهند و آن را از معتبرترین انواع نقد به شمار می آورند. نقد تاریخی اگر منتقدی برای تحلیل اثر ادبی، حوادث یا امور مربوط به تاریخ را مورد بررسی قرار دهد و به بحث در باب حیات شاعر و معاصران او و یا روابط او با هم عصران و یا احیاناً به تحقق در باب اسناد و مدارک و چند و چونی صحت و سقم نسخه یا نسخ کتاب و چگونگی وجود تحریف و تصحیف و تصحیح اثر و جست و جوی اشارات و حوادث تاریخی و به بحثهایی از این قبیل بپردازد، به نقد تاریخی پرداخته است. «نقد تاریخی در واقع وسیله تحقیق در تاریخ ادبیات محسوب می شود.» نقد روان شناسی در این شیوه، نقاد سعی می کند جریان باطنی و احوال درونی شاعر و نویسنده را ادراک و بیان نماید و قدرت و استعداد هنری و ذوق و قریحه او را بسنجد و نیروی عواطف و تخیلات وی را تعیین نماید و از این راه تأثیری را که محیط و جامعه و سنتها و مواریث در تکوین این جریانها دارند مطالعه کند. بررسی روان شناسانه از قدیم ترین ایام به ویژه در درام و قصه مورد توجه بوده است و در اروپا کسانی مانند: راسین، شکسپیر، ایبسن، مترلینگ و داستایوسکی بدان پرداخته اند.
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:, ] [ 8:35 ] [ . ]
محتوای یک نقد ادبی: در نقد ادبی آنچه مهم است بررسی ابداعات موجود در متن از نظر سبک و ساختار است. برای این منظور باید متن را با متون ادبی نوشته شده در قبل مقایسه و نوآوری در آن را پیدا کرد. شاعر و داستان نویس بهتر است منتقد ادبی نیز باشند تا مطالعه در آثار دیگران و بررسی آنها سطح و کیفیت نگارش آنها را بهتر کند. برای بهتر شدن کیفیت یک نقد ادبی بهتر است صرفا ویژگی‌های یک متن ادبی را در محدودهٔ آن متن بررسی نکرد بلکه آن متن را از نظر فلسفی و یا روانشناختی با متون دیگر مقایسه کرد. در این صورت نقد ادبی به بررسی دقیق‌تری تبدیل خواهد شد. نقد ساختارگرایانه یکی از سبکهای نقد هنری است که ریشه‌ای اروپایی دارد و پیشروان آن ولادمیرپراپ روسی و کلود روی استراوس فرانسوی‌اند. این سبک در نقد ادبی نقشی مستقل دارد و دارای رابطه تنگاتنگی با زبانشناسی ساختاری است. غیرمنصفانه‌است که برای تعریف ساختارگرایی تنها به چند واژه بسنده کنیم. البته گستردگی و وسعت هر سبک از نقد ادبی آن‌قدر زیاد است که نمی‌توان در چند سطر آن را بررسی کرد. اما سعی شده‌است در این یادداشت، ساختارگرایی در نقد، به طور خلاصه، معرفی شود: واژه ساختارگرایی که از ریاضیات و فیزیک به زیست‌شناسی و از آنجا به زبانشناسی، روانشناسی، جامعه‌شناسی و اقتصاد راه یافت، در سالهای ۱۹۶۰ ـ ۱۹۷۰ ورد زبان همه بود. ساختار یعنی نظام. در هر نظام، جزءجزء اجزاء به هم ربط دارد؛ و کل اجزاء، مانند یک ساعت کار می‌کند؛ و کار هیچ جزئی بیرون از کار کل اجزاء نیست. در ادبیات، منظور از ساختارگرایی، بیشتر نظامی است که بر پایه زبانشناسی استوار است. در این شیوه از نقد، منتقد می‌کوشد اثر هنری را بر اساس اصول تثبیت‌شدة آفرینش هنری بررسی و نقد کند. یعنی در نظر منتقد شکل‌گرا، آنچه نیازمند توجه‌است، زبان است و نه مفاهیم اثر ادبی. منتقدان، این سبک اثر هنری را از نظر ترکیب‌بندی، هماهنگی، وزن و آهنگ و به ویژه تناسبات هندسی، برای خواننده، موشکافی و نقد می‌کنند؛ و در واقع، توانایی فنی هنرمند در آفرینش اثر را برملا می‌کند. به‌طور کلی می‌توان گفت: ساختارگرایی مطالعه روابط است. و طبق تعریفی که دورتی. ب. سلز از ساختارگرایی دارد (ساختارگرایی مطالعة ساختمان آفریده‌های طبیعت و آفریده‌های بشر است)، می‌توان نتیجه گرفت که مثلاً ساختارگرایی تحقیقی در این باب است که چگونه سه ـ چهار بیت از یک شاعر با یکدیگر قابل مقایسه بوده و به بیت پایانی می‌انجامد. نقد ساختارگرا، از سه مرحله تشکیل می‌شود: ۱. استخراج اجزاء ساختار اثر. ۲. برقرار ساختن ارتباط موجود بین اجزاء. ۳. نشان دادن دلالتی که در کلیت ساختار اثر هست. به همین جهت، در نقد ساختارگرایانه، همیشه سخن از ساختار است. از این رو، نقد ساختاری را، «نقد کلیت» هم می‌خوانند. ابزار این نوع نقد، دانشنامه‌ای است از نشانه‌شناسی پیکره‌های دلالتگر. بدین جهت، این نوع نقد، به «نقد صورتگرا» یا «پیکره‌گرا» هم مشهور است. نقد ساختارگرا، شعبه‌های گوناگون دارد. مثلاً اگر به ارزش سیاسی ـ اجتماعی واژه‌ها بپردازد، «ساختارگرایی معناشناسی» است. اگر روابط ساختاری اثر را با رویدادهای زندگی فردی و ساختار روانی نویسنده بسنجد، «ساختارگرایی روانشناسی» خوانده می‌شود. اگر ساختار اثر را با شرایط اقتصادی جامعه بسنجیم، «ساختارگرایی اقتصادی» و اگر ساختار اثر ادبی را به اسطوره و ادبیات اساطیری بکشانیم «نقد ساختارگرایی اسطوره‌ای» نامیده می‌شود. البته، نقد ساختارگرایی، دارای مخالفین بسیاری در حیطة نقد هنری می‌باشد؛ و این مخالفین، خود نقدهایی را بر نقد ساختارگرایی نوشته‌اند و معایب و نقاط ضعف آن را مشخص کرده‌اند. که عبارت‌اند از: ۱. منتقدین معتقدند این سبک، به ارزش فرهنگی اثر اهمیت نمی‌دهد. ۲. به مفهوم اثر کاری ندارد، و اثر را فقط از نظر ساختاری بررسی می‌کند. ۳. نسبت به زیبایی آثار، بی‌توجه باقی می‌ماند. طبق نظر ساختارگرایان، علی‌رغم نمودهای متفاوت و بی‌شمار آثار هنری، ادبی، ساختارهایی محدود، زیرساخت‌های این آثار را تشکیل می‌دهد. از نظر ساختارگرایان، بهترین و کم‌نقص‌ترین نوشته ادبی، شعر کلاسیک است؛ که جدا از معنی، دارای ساختی آهنگین و موزون است.
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:, ] [ 8:35 ] [ . ]

برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, ] [ 18:26 ] [ . ]
ادبیات عرفانیک: ادبیات عرفانی یا ادبیات صوفیانه، قسمتی از میراث منثور و منظوم ادبی است که شاعران عارف یا عارفان شاعر، تحت تأثیر مشرب تصوف به وجود آورده‌اند و در برگیرنده‌ی قسمت عظیمی از ادبیات پارسی است. برای شناخت این نوع ادبیات لاجرم باید پدید آورندگان آن یعنی صوفیه و عرفا را شناخت. تصوف یک مشرب خاص فکری است که تقریباً از قرن دوم هجری قمری به طور رسمی مطرح شد، و سابقه تعالیم آنان را می‌توان به زمان پیامبر و «اهل صفه»، کسانی که در اثر تعلیمات پیامبر(ص) و از سویی دنیازدگی جانشینان پیامبر به خصوص از دوره عثمان به بعد، به زهد و دنیاگریزی روی آوردند و کم‌کم اقلیت خاص فکری را شکل دادند. اولین چیزی که در بین آنان مطرح ‌شد مذمت دنیا و خواهش‌های نفسانی بود و سپس عشق به خدا و طلب او که مرکز خواسته‌ها و هدف نهایی اعمالشان قرار داشت. از همین جاست که تعلیمات و سخنان آنها دو دسته می‌شود: دسته‌ای به وعظ و اندرز (ادب تعلیمی) و دسته ای به جذبه و عشق (ادب عاشقانه) می‌پردازند. بعدها میراث عظیمی تحت عنوان ادبیات عرفانی از آنان به جای ‌ماند که از این مشرب فکری تغذیه می نمود. «تصوف که از مشرب ذوق و الهام سرچشمه می‌گیرد، البته با شعر و شاعری که نیز از همین لطیفه‌ی نهانی برمی‌خیزد مناسبت تمام دارد، اما با این همه، صوفیه که در آغاز اهل زهد و پرهیز بوده‌اند، به همان نسبت در اوایل، چندان رغبتی به شعر و شاعری نشان نمی‌دادند. درست است که اشعاری به بعضی از قدماء صوفیه مثل ذاالنون مصری و یحیی بن معاذ رازی و دیگران نسبت داده‌اند اما اینگونه اشعار از زبان و روایت صوفیان (که چندان قابل استناد نیست) به ما رسیده و از طرفی چندان در بردارنده‌ی حکمت و فکر صوفیه نیست. صوفیه معتدل هم حتی در آغاز، اظهار علاقه به شعر نمی‌کردند و حتی از خواندن قرآن به الحان و شنیدن اشعار کراهیت داشتند». (زرین کوب، 1373؛ ص 140) اولین آغازگر شعر را بین متصوفه ابوسعید اباالخیر (357 – 440هـق) گفته‌اند. ابوسعید برخلاف مخالفت‌های فقها و متشرعان و حتی متصوفه، بر سر منبر وعظ، اشعار بسیاری می‌خواند و از آن تأویل و تفسیر عرفانی می‌کرد. می‌توان گفت شعر صوفیانه فارسی مقارن با اوایل قرن پنجم با ابوسعید اباالخیر در خراسان رواج تمام ‌یافت. «بعد از عهد سلطان محمود غزنوی و پسرش (سلطان مسعود) به جهت اسباب گوناگون، تصوف در خراسان و عراق رواج تمام یافت و با اینکه فقها خواندن شعر به ویژه غزل را بر سر منبر ممنوع کرده بودند؛ با وجود این، روایت ابیات عاشقانه و نقل قصص و حکایات در بین صوفیان رایج بود. رباعیات عین القضاة همدانی و ابوسعید منهیه و اوحدی کرمانی و همچنین غزلیات سنایی و عطار به نمونه رواج شعر را در خانقاهها به دست می‌دهد». (همان، با تلخیص و تصرف، 142) بعد از ابوسعید، سنایی در قرن ششم، با وارد کردن حال و هوا و درون مایه‌ها عرفانی به ساختار مستحکم قصیده، دیپاچه‌ای نو بر ادبیات عرفانی گشود. سنایی علاوه بر غزلیاتش که سرشار از جذبه و شور و حال قلندری و ملامتی است، در ساختار قصیده، تم عرفان را وارد کرد و بعد از او، عطار نیشابوری در قالب غزل و مثنوی، مفاهیم عالی عرفانی را مطرح کرد. البته ذکر یک نکته‌ی مهم اساسی است که ادبیات عرفانی همانطور که در ابتدای این نوشته به صورت اجمال آمد به دو نوع ادب تعلیمی و ادب عاشقانه تقسیم می‌شود. شاعران صوفی، سکر و وجد و حالات حاصل از غلبات روحانی را عموماً در قالب غزل می‌سرایند، و همچنین وعظ و تذکیر و زهد و تحقیق را عموماً در قالب مثنوی به عنوان مهارت‌ها و گوشزدهایی برای سالکان می‌سرایند؛ بر این اساس، سنایی و عطار مثل دیگر شاعران عارف، هم غزلیات پر از جذبه و شور دارند و هم مثنویات تعلیمی مثل حذیقه التحقیقه سنایی و منطق الطیر عطار. سرآمد شاعران عارف، مولانا جلال الدین محمد رومی است که هم در عرصه ادب عاشقانه عرفانی بی‌مانند است و هم در عرصه ادب تعلیمی عرفانی. مثنوی معنوی مولوی اثر گران سنگی است که از بهترین و غنی‌ترین میراث صوفیه به شمار می‌آید. «بعد از مولوی اولین کسی که جرأت کرد در شعر تعلیمی صوفیانه، شیوه‌ی مثنوی را سرمشق خود کند، پسرش سلطان ولد (معروف به بهاء ولد) است در «ولد نامه» خود. و بعد از او شیخ محمود شبستری است در «گلشن‌راز». (زرین کوب، 1357، 273) به طور کلی بعد از مولوی ادبیات عرفانی شکوفایی خاصی نداشته است و آثاری که بعدها به وجود آمد بر پایه‌ی تقلید از مولوی، عطار و سنایی بوده است. البته ادبیات عرفانی شامل آثار منثور نیز می‌شود که شطحیات بایزد بسطامی، کشف المحجوب جلابی هجویری، مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری و... از آثار برجسته‌ی آن هستند اما بیشترین جلوه‌ی عرفان در عرصه‌ی شعر بوده است. در مجموع صوفیه و عرفا تأثیر بسیار مهمی در شکل‌‌گیری و دگرگونی ادبیات پارسی داشته‌اند. «آنان قصیده را از لجنزار دروغ و تملق به اوج و رفعت وعظ و تحقیق کشانده‌اند و غزل را از عشق شهوانی به محبت روحانی رسانیده‌اند. مثنوی را وسیله‌ای برای تعلیم و تربیت و عرفان و اخلاق کرده‌اند. رباعی را قالب بیان احوال و آلام زودگذر نفسانی نموده‌اند. نثر را عمق و سادگی بخشیده‌اند؛ و حکایت و قصه را قالب معانی و حکم کرده‌اند...». (زرین‌کوب، 1373، 129)
برچسب‌ها:
[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, ] [ 18:18 ] [ . ]
شما اگر فقه را مطالعه کنید در سراسر فقه قسمتی از آیات قرآنی را می بینید اگر اخلاق را مطالعه بفرمایید این همه کتابهای اخلاقی که نوشته شده است، در خلال این کتاب ها آیات قرآنی را می بینید، حکمت الهی را اگر ملاحظه کنید می بینید که از صدر اسلام هر چه گذشته است دوره به دوره قرآن نفوذ بیشتری در حکمت الهی داشته است یعنی بیشتر برای خود جا باز کرده است. حتی شعر و ادب نیز قرن به قرن بیشتر تحت تاثیر و نفوذ اسلام قرار گرفته است. قسمتی از مضامین شعر و ادب عربی و فارسی را قرآن تشکیل داده. یکی از اساتید فعلی ادب فارسی ایران می گوید: وقتی که شما تاریخ ادب فارسی را مطالعه می کنید می بینید در ابتدا از تعالیم و دستورها و اخلاقیات قرآن چیزی پیدا نمی کنید و هر چه که زمان بیشتر گذشته است نفوذ قرآن بر ادب فارسی بیشتر شده است و به طور کلی هر چه زمان می گذرد بر نفوذ قرآن بر شعر و ادب فارسی افزوده می شود. در تمام این ادوار، این کتاب مورد تعمق و مطالعه بوده است و هر چه بر معلومات اهل هر فنی افزوده شده است معانی قرآن بهتر تشریح شده و بهتر کشف گردیده است.
برچسب‌ها:
[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, ] [ 18:10 ] [ . ]
سبک خراسانی: در بررسی سبک خراسانی از لحاظ زبانشناسی ، باید گفت زبان دراین سبک ، دارای صلابت واستحکام خاصی بوده و لغت های اصیل فارسی و کهنه در آن فراوان وتعداد واژه های عربی اندک بوده است. همچنین زبان سبک خراسانی از دستور زبان قدیمی بیروی کرده و بطور کلی زبان پادشاهان و پهلوانان و درباریان بوده است. و شاعران این دوره گاه از وزن های خشن و نامطبوع استفاده کرده اند . آنان در شعر انواع صنعت های شعری چون تشبیه ،استعاره ،اغراق و غیره را بکار برده اند. اما تعداد صناعت های شعری نسبت به دوران دیگرکمتر بوده و کاربردانهابصورت ساده و بدور از تعقیدو پیچیدگیست. شعربرخی ازشاعران سبک خراسانی از جمله فردوسی درنهایت فصاحت می باشد. در سبک خراسانی انواع قالب های شعری چون قصیده ،غزل ،قطعه ،رباعی ، دوبیتی ،ترجیع بند و ترکیب بند دیده می شود . بنابر در شعر این دوران می توان موضوع های مخنلف چون توصیف طبیعت ،مدح ، هجو ، عشق ،پند اندرز،مرثیه و حماسه را دید اما سرودن قصیده های مدحی واشعار حماسی بیش از سایر موضوع ها رایج بوده است. به دلیل زندگی مرفه شاعران و آزادی نسبی ، انعکاس روح نشاط و شادمانی در بیشتر آثار شاعران این دوران وجود دارد .و بیان شکوه وزاری در اشعار مسعود سعد سلمان و ناصر خسرو امری استثناییست. برخی از شاعران سبک خراسانی عبارتند از : فردوسی ، ناصرخسرو ، منوچهری دامغانی ،عنصری ، فرخی سیستانی،سنایی غزنوی و.... که از نمایندگان این سبک هستند.
برچسب‌ها:
[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, ] [ 16:7 ] [ . ]
ابراهیم عراقی فرزند عبدالغفار کمیجانی (همدانی) در سال ۶۱۰ ه. ق. در کمیجان از قراء همدان دیده به جهان گشود. او پس از تکمیل آموزش قرآن برای ادامة تحصیل به همدان رفته، و در آن‌جا تحصیل کرد. در کودکی قرآن را از بر نمود و می‌توانست آن را به آواز شیرین و درست قرائت کند. وقتی که هفده ساله بود جمعی از قلندران به همدان فرود آمدند و عراقی نیز بهمراه آنان به هندوستان رفت و به شاگردی شیخ بهاء الدین زکریا درآمد و بعد از مدتی با دختر او ازدواج کرد که از وی پسری آمد و به کبیرالدین موسوم گشت. بیست و پنج سال سپری شد، و شیخ بهاءالدین وفات یافت، در حالی‌که، عراقی را جانشین خود کرده بود. بعد از هند، عراقی عزم مکه و مدینه کرد، و پس از حج جانب روم شد. در قونیه، به خدمت مولانا رسید، و مدتها در مجالس سماع حاضر شد. وی پس از سال ها اقامت در روم جانب شام رفت. عراقی در هشتم ذیقعدة سال ۶۸۸ ه. ق در شهر دمشق درگذشته‌است.
برچسب‌ها:
[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, ] [ 16:29 ] [ . ]
پروین اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصام‌الملک) از سکنه شفت گیلان و اصالتاً آشتیانی بود و مادرش اختر فتوحی (درگذشتهٔ ۱۳۵۲) از اهالی آذربایجان بود. پروین تنها دختر خانواده بود و چهار برادر داشت. اعتصام‌الملک، پدر پروین از نویسندگان و مبارزان دوران مشروطه بود. ] او در سال ۱۲۹۱ به همراه خانواده‌اش از رشت به تهران مهاجرت کرد؛ به همین خاطر پروین از کودکی با مشروطه‌خواهان و چهره‌های فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت. در دوران کودکی، زبان‌های فارسی و عربی را زیر نظر معلمان خصوصی در منزل و زبان انگلیسی را در مدرسه امریکایی‌ها فراگرفت. پروین در سن ۲۸ سالگی در تیرماه ۱۳۱۳ با پسرعموی پدرش فضل‌الله اعتصامی (رئیس شهربانی وقت کرمانشاه) ازدواج کرد ولی این ازدواج، در مرداد ۱۳۱۴ به جدایی انجامید. در همین سال‌ها بود که پروین در کتابخانهٔ دانشسرای عالی به عنوان کتابدار به کار مشغول شد. پروین به تشویق ملک‌الشعرای بهار در سال ۱۳۱۵ دیوان خود را منتشر کرد، ولی مرگ پدرش در دی ماه ۱۳۱۶ در سن ۶۳ سالگی، ضربه هولناک دیگری به روح حساس او وارد کرد که عمق آن را در مرثیه‌ای که در سوگ پدر سروده‌است، پروین اعتصامی عاقبت در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در سن ۳۵ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری حصبه در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم در مقبرهٔ خانوادگی به خاک سپرده شد. آثار دیوان قصائد و مثنویات و تمیثلات و مقطعات دیوان پروین، شامل ۲۴۸ قطعه شعر می‌باشد، که از آن میان ۶۵ قطعه به صورت مناظره است. اشعار پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیدهٔ انتقادی به تصویر کشیده‌است. اشعار او را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصرخسرو شبیه‌است. دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی به ویژه از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است. این دسته از اشعار پروین شهرت بیشتری دارند.]
برچسب‌ها:
[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, ] [ 16:26 ] [ . ]
خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری)، شاعر بزرگ سده هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند.او از مهمترین تاثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود.در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او بگونه‌ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت.هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگداشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می‌شود.در ایران این روز را روز بزرگداشت حافظ نامیده‌اند.
برچسب‌ها:
[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, ] [ 16:19 ] [ . ]
این شاعر بزرگ روزگار خود را با اندوه و سختی و تنگدستی و تنهائی گذراند و دراشعار زیبا و دلکش او سوز و گداز این سالهای تنهایی کاملا مشخص است . وی غزل سرای بزرگی بود و در غزلیات خود از عشقهای نافرجام، زندگی سخت و مصائب و مشکلات خود یاد کرده است. کلیات وحشی متجاوز از نه هزار بیت و شامل قصیده، ترکیب بند و ترجیع بند، غزل، قطعه، رباعی و مثنوی است. وحشی دو منظومهٔ عاشقانه دارد. یکی ناظر و منظور که عشق همجنس‌گرایانه پسران شاه و وزیری را بر یکدیگر روایت می‌کند. و دیگری فرهاد و شیرین به استقبال از خسرو و شیرین نظامی. مثنوی نخستین به سال ۹۶۶ به پایان رسید و ۱۵۶۹ بیت است و اما مثنوی دوم که از شاهکارهای ادب دراماتیک پارسی است، هم از عهد شاعر شهرت بسیار یافت لیکن وحشی بیش از ۱۰۷۰ بیت از آن را نساخت و باقی آن را وصال شیرازی شاعر مشهور سده سیزدهم هجری (م ۱۲۶۲) سروده و با افزودن ۱۲۵۱ بیت آن را به پایان رسانیده‌است. شاعری دیگر به نام صابر بعد از وصال ۳۰۴ بیت بر این منظومه افزود. مثنوی معروف دیگری که وحشی به پیروی از نظامی سروده «خلد برین» است بر وزن مخزن‌الاسرار و مرتب بهشت روضه. مثنوی‌های کوتاهی از وحشی در مدح و هجو و نظایر آنها بازمانده که اهمیت منظومه‌های یادشده را ندارد.
برچسب‌ها:
[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, ] [ 16:1 ] [ . ]

با سلام دانشجویانی که تحقیق تحویل نداده اندروز امتحان حتماهمراه داشته باشند. با تشکر


برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, ] [ 10:23 ] [ . ]

 

 

 


برچسب‌ها:
[ یک شنبه 17 دی 1391برچسب:, ] [ 9:58 ] [ . ]

چی می شد اگه .....


برچسب‌ها:
[ یک شنبه 17 دی 1391برچسب:, ] [ 9:52 ] [ . ]

 

با فرا رسیدن فصل امتحانات ، استرس بر ذهن و جان دانشجویان سنگینی می کند؛ هر چند فصل امتحانات زمان گذراندن یک تجربه آرامش بخش نیست ، اما با این حال نه تنها می توانید از تبعات و اثرات منفی آن بکاهید، بلکه حتی می توانید از استرس برای کسب نتایج بهتر کمک بگیرید.
هر چند شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما به خاطر داشته باشید که استرس همیشه چیز بدی نیست.
در واقع یک میزان حداکثری مطلوب استرس وجود دارد که هر چه به این سطح از استرس نزدیکتر شوید، عملکرد شما بهتر می شود. استرس بیش از حد در فصل امتحانات دقیقا مانند هر عامل دیگری که مانع تمرکز بر پرسشها می شود عمل می کند و باعث می شود مطالبی را که یاد گرفته اید فراموش کنید. این روند می تواند از طریق سر درد، حالت تهوع ، تب و لرز یا گرفتگی عضلات اتفاق بیفتد که در هر حال نتیجه ای جز عملکرد ضعیف و نمرات پایین در پی نخواهد داشت.
پرسش اساسی این است که چگونه می توان استرس را به شکلی مدیریت کرد که با حداکثر میزان مطلوب آن نتایج بهتری به دست آورد؟

با برنامه ریزی قبلی مطالعه کنید

بیشتر دانشجویان می دانند که خواندن و حفظکردن مطالب در شب پیش از امتحان ، هیچ گاه مانند مطالعه برنامه ریزی شده در طول ماههای گذشته ثمربخش نیست ؛ اما با دانستن این موضوع ، بیشتر دانشجویان به انجام این کار مبادرت می کنند. از همین الان به مواد درسی که باید برای امتحان بخوانید فکر کنید و به برنامه ای که طبق ، آن دست کم چند هفته زودتر از امتحان به مطالعه این جزوات و کتابها اقدام کنید. یک جدول زمانبندی برای کار آماده کنید و براساس آن پیش بروید. فهرستی از مطالبی که باید برای امتحان آماده شود تهیه و با مطالعه هر قسمت و بخش آن را علامت گذاری کنید. از تکنیک های متفاوت مطالعه استفاده و عملکرد خود را در هر روش مطالعه ای بررسی کنید تا بتوانید مناسب ترین روش را برگزینید.

به اندازه کافی بخوابید

در فصل امتحانات به دلیل افزایش ساعات مطالعه و خستگی ناشی از آن ، بدن نیازمند خواب و استراحت کافی است.
خواب همچنین در تجدید قوای ذهنی و آماده کردن آن برای یادگیری بیشتر ضروری است.
پس چنانچه نتایج امتحانات برایتان مهم است.
به خواب خود به اندازه کافی اهمیت بدهید و با توجه به کار روزانه ، میزان خستگی و شرایط جسمی خود به اندازه کافی بخوابید. بکوشید شب امتحان زودتر بخوابید حتی اگر ساعت امتحان بعدازظهر باشد.

تغذیه مناسب داشته باشید

در فصل امتحانات شاید بیش از هر زمان دیگری ، تغذیه در موفقیت شما نقش دارد. چنانچه به اندازه کافی مواد مغذی و ضروری به سلولهای خاکستری مغز نرسد ذهن ما نمی تواند با حداکثر توان خود به یادگیری بپردازد. چنانچه تحت رژیمهای درمانی قرار دارید، در موقع امتحانات خود را مقید به رعایت کامل رژیم غذایی نکنید و مطمئن شوید به اندازه کافی میوه و سبزی تازه و غلات کامل مصرف می کنید. توجه داشته باشید چنانچه به اندازه کافی از این مواد غذایی استفاده نمی کنید با مکملهای مولتی ویتامین کمبود آنها را جبران کنید. چنانچه در حین غذا خوردن نیز مطالعه می کنید، بکوشید از غذاهای آماده سالم و مغذی استفاده کنید. یک تا 2ساعت پیش از رفتن به جلسه امتحان یک غذای کربوهیدرات دار کامل بخورید تا از افت قند خون در طول جلسه جلوگیری شود.

تحرك داشته باشید

با نزدیک تر شدن روز امتحان ، حبس کردن خود در اتاق یا تکان نخوردن از کتابخانه برای ساعات طولانی روش آسانی برای مطالعه است ؛ اما وقتی ما برای ساعات طولانی هیچ تحرکی نداریم مغز ما نیز دچار رخوت و سکون می شود. اگر می خواهید تمام آن چیزی را که می خوانید به یاد بسپارید، حتما ورزش حتی به اندازه بسیار کم ، مانند قدم زدن به مدت چند دقیقه را فراموش نکنید. چنانچه در طول مطالعه علایم استرس را در وجودتان حس کردید، بکوشید تمرین های ورزشی سنگین تری را انجام دهید تا انرژی های منفی به این ترتیب دفع شوند.

تمرین های آرامش بخش را فراموش نکنید

روشهای آرامش بخش (ریلکسیشن ) متفاوتی وجود دارند که می توانید با توجه به شرایط و علایق خود از آنها کمک بگیرید. مدیتیشن ، گوش دادن به موسیقی ملایم ، یوگا، تائی چی ، حمام آب داغ یا آب سرد، یادداشت و خاطره نویسی و قدم زدن در پارک یا محیطهای باز و سبز طبیعت از جمله روشهایی هستند که می توانند استفاده شوند.

شروع آرامش با نفس کشیدن

هم پیش از امتحان و هم در طول امتحان ، اکسیژن یار و یاور شماست.
نفس عمیق کشیدن روش آرامش بخشی است که می توانید پیش از امتحان و همچنین در طول جلسه به طور مداوم از آن استفاده کنید. وقتی تحت فشار هستید، به صورت طبیعی تنفس شما سریع تر و درنتیجه سطحی تر می شود. اجازه ندهید چنین اتفاقی بیفتد. بکوشید نفسهایتان آرام تر و عمیق تر شود. با این کار شاهد پایان فشار و شروع آرامشی در وجود خود خواهید بود و ذهنتان با انجام این کار شفاف و آرام تر خواهد شد.

لزوم مشاوره

بیشتر موسسات آموزشی مراکزی برای مشاوره دارند. در استفاده از آنها به خود تردید راه ندهید. استفاده از این مراکز حق شماست.
چنانچه مایل به استفاده از این مراکز نیستید یا موسسه آموزشی شما چنین مرکزی ندارد، بکوشید با متخصصی در امور مدیریت استرس مشاوره کنید. آنها تخصص لازم را در این زمینه دارند و آماده کمک به شما هستند؛ کمکی که بدون مشاوره با این مراکز یا افراد در دسترس شما نیست.


 


برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:, ] [ 10:44 ] [ . ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
امکانات وب

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 31
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 3512
بازدید کل : 411076
تعداد مطالب : 1435
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1