دانشجو .
| ||
|
زاهد ظاهرپرسـت از حال ما آگاه نیسـت
تا چـه بازی رخ نـماید بیدقی خواهیم راند
عرصـه شـطرنـج رندان را مجال شاه نیسـت
کاندر این طـغرا نـشان حسبـه للـه نیسـت
هر کـه خواهد گو بیا و هر چـه خواهد گو بـگو
بر در میخانـه رفـتـن کار یک رنـگان بود
خودفروشان را بـه کوی می فروشان راه نیسـت
هر چـه هست از قامت ناساز بی اندام ماسـت
بـنده پیر خراباتـم کـه لطفـش دایم اسـت
حافـظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مـشربیسـت
عاشـق دردی کـش اندربند مال و جاه نیسـت
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: شعر ، ، برچسبها: |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |