دانشجو .
| ||
|
مهر خوبان *** مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد رخ شطرنج نبرد آن چه رخ زیبا برد *** تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت از سمک تا به سُهایش کشش لیلی برد *** من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد *** من خس بی سر و پایم که به سیل افتادم او که می رفت مرا هم به دل دریا برد *** جام صهبا به کجا بود ، مگر دست که بود که در این بزم بگردید و دل شیدا برد *** خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود که به یک جلوه ز من نام و نشان یکجا برد *** خودت آموختی ام مهر و خودت سوختی ام با برافروخته رویی که قرار از ما برد *** همه یاران به سر راه تو بودیم ولی خم ابروت ، مرا دید و ز من یغما برد *** همه دل باخته بودیم و هراسان که غمت همه را پشت سر انداخت ، مرا تنها برد *** محمدحسين طباطبايي نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |